امروز پنج شنبه , 24 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد بررسي مقايسه اي خصيصه سلطه گري و سلطه پذيري در زنان شاغل و غير شاغل
با دانلود تحقیق در مورد بررسي مقايسه اي خصيصه سلطه گري و سلطه پذيري در زنان شاغل و غير شاغل در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق بررسي مقايسه اي خصيصه سلطه گري و سلطه پذيري در زنان شاغل و غير شاغل را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق بررسي مقايسه اي خصيصه سلطه گري و سلطه پذيري در زنان شاغل و غير شاغل ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد بررسي مقايسه اي خصيصه سلطه گري و سلطه پذيري در زنان شاغل و غير شاغل
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:98 صفحه
قسمتی از فایل:
مقدمه:
مهتري گر به كام شير در است شو خطر كن ز كام شير بجوي
از زمانهاي قديم مساله سلطه گري و سلطه پذيري از جمله مسائلي بوده است كه ذهن نويسندگان را به خود مشغول داشته است . هر چند كه اين نويسندگان نظرات و دلايل خود را در قالب داستانها بيان كرده اند . اما ديد روانشناختي عميقي داشته اند . به عنوان مثال : ميان انسان و جانوران ديگر تفاوتهاي گوناگوني وجود دارد كه پاره اي عقلي است و پاره اي عاطفي يكي از تفاوتهاي عاطفي مهم اين است كه تمايلات انسان ، برخلاف جانوران ، اساساً بي حد و حصر است و ارضاي كامل آنها ممكن نيست . مار بوأ وقتي خوراكش را مي خورد مي خوابد تا آنكه دوباره گرسنه شود . انگيزه فعاليتهاي جانوران ، به استثناي موارد نادر ، نيازهاي نخستين است . در مورد انسان قضيه فرق مي كند . البته بخش بزرگي از نژاد بشر ناچارند براي بدست آوردن ضروريات زندگي آنقدر كار كنند كه براي مقاصد ديگران چندان رمقي در آنها باقي نمي ماند . ولي آنهايي كه زندگيشان تأمين شده باشد به صرف اين دليل دست از كار نمي كشند . خشايار شاه وقتي به آتن لشكر كشيد نه خوراك كم داشت و نه پوشاك و نه زن . فرانسيس قديس و ايگناتيوس لويولا نيازي نداشتند كه براي گريز از فقر دست به تأسيس فرقه هاي بزنند . اينها مردان برجسته اي بودند . همچنين در داستان رستم و سهراب ، قصه هاي شاهنامه و قصه هاي تاريخي نظير هيتلر ، ناپلئون و غيره … ما به طرز زيبايي ميل انسانها در داشتن تسلط و قدرت داشتن به ديگران و به همان نسبت تسليم پذيري و عقايد و خواسته هاي ديگران را قبول داشته اند را ديده ايم .
ولي مختصري از آن « قدرت» در همه مردمان وجود دارد . همين عنصر است كه همكاري اجتماعي را دشوار مي سازد . زيرا هر كدام از ما ميل داريم كه اين همكاري را بصورت همكاري ميان خدا و پرستگانش در نظر بياوريم .
رقابت ، نياز به سازش و حكومت ، ميل به شورش ، همراه با آشوب و خونريزي گاه و گاه از همين جا برمي خيزد از ميان هوسهاي بي پايان انسان ، هوسهاي قدرت و شكوه از همه نيرومندترند . اين دو هوس يكي نيستند . هرچند بستگي نزديك باهم دارند . نخست وزير قدرتش بيشتر و شكوهش كمتر است . پادشاه شكوهش بيشتر و قدرتش كمتر است . ولي معمولاً آسانترين راه به دست آوردن شكوه بدست آوردن قدرت است . اين نكته مخصوصاً در مورد مردماني كه با امور اجتماعي و سياسي سروكار دارند صادق است .
اما اين مسئله از قديم الايام بود و در عصر ما نيز وجود دارد و خواهد داشت و همواره دو گروه و از آدميان در مقابل و در كنار هم ديده مي شوند . رهبران و قدرتمندان و در مقابل زيردستان و پيروان ، كساني كه خود موجب به قدرت رسيدن جباران مي شوند .
برخي همواره مطيع و سربه راهند و برخي ديگر تنها در شرايط ترس و وحشت مجبور به اطاعت و فرمانبرداري از ديگران مي شوند .
اصولاً چه تفاوتهايي ميان اين دو گروه از آدميان وجود دارد ؟